نویسنده: علیرضا کافی kafi@khorasannews.com
آمار ازدواج و طلاق حکایت از آن دارد که در یک دهه گذشته از هر 6 ازدواج ثبت شده در کشور یکی به طلاق منتهی می شود. طلاق هایی که تعدادشان در 5 سال اول زندگی نسبت به دیگر سال های دوران زندگی مشترک بیشتر است و بنا به آمارهای ثبت احوال از سال 83 تا 90، رشدی 138 درصدی داشته است. آمار طلاق های ثبت شده در 5 سال اول زندگی مشترک در سال 1383 سی هزار و 60 مورد بوده است. در حالی که این تعداد هشت سال بعد یعنی در سال 90 به 71هزار و 684 مورد طلاق رسیده و افزایشی 138 درصدی را تجربه کرده است. بنا به گفته مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال نسبت طلاق به ازدواج در دهه 70، یک طلاق به ازای هر 7ازدواج بوده است که این آمار در دهه 80 به یک طلاق نسبت به هر 6ازدواج رسیده است. همچنین در این میان نمی توان از افزایش رو به رشد تعداد طلاق های ثبت شده در سال های اولیه زندگی مشترک غافل شد.
در همین باره دکتر امان ا... قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه خوارزمی تهران نیز در گفت وگو با خراسان افزایش طلاق در 5 سال اول زندگی را از آسیب های ازدواج های بدون منطق عقلانی و بدون مشورت خانواده ها دانست و به خراسان گفت: براساس بررسی های انجام شده، طی 33 سال گذشته آمار طلاق در 5 یا 6 سال اول ازدواج بسیار بالاست و علت آن نیز دو ساختی شدن جامعه است. وی با تاکید بر این که افزایش طلاق در سال های اول زندگی مشترک بیشتر در گروه سنی 18تا 25 سال مشهود است به تشریح دو ساختی شدن جامعه پس از ازدواج پرداخت. وی گفت: در این دوران و به ویژه در سنین 18تا 25 سالگی پسران و مردان جوان حس مردسالارانه دارند و می خواهند افکار خود و آن چه را از پدران شان آموخته اند در زندگی خود به کار گیرند. این در حالی است که دختران در این دوران امروزی تر فکر می کنند و حاضر به فرمان برداری بی چون و چرا از همسر جوان خود نیستند. ازسوی دیگر از آن جا که این گونه ازدواج ها بدون شناخت کافی انجام می شود و معیارها و انتخاب ها بر پایه منطق و اصول عقلانی نیست میزان طلاق در این دوره به صورت محسوسی افزایش می یابد.
وی خاطرنشان کرد: مشورت نکردن با خانواده در مرحله انتخاب همسر، طولانی بودن دوران عقد، مشکلات اقتصادی، فرو ریختگی فرهنگی و زیر پا گذاشتن سنت ها از جمله علت های افزایش طلاق در این دوران است. ضمن این که ازدواج های اجباری در برخی مناطق کشور به خصوص مناطق مرزنشین، تفاوت فرهنگی و اعتقادی خانواده ها و بالا بودن خواسته های اقتصادی زوجه از همسر نیز در افزایش آمار طلاق در سال های ابتدایی زندگی تاثیر دارد. دکتر قرایی مقدم بروز این پدیده را در طبقه متوسط جامعه به مراتب بیشتر از طبقات مرفه و ضعیف جامعه دانست و گفت: در طبقات پایین جامعه به دلیل وابستگی اقتصادی زیادی که زن به مرد دارد زنان به دلیل مشکلات ذکر شده درخواست طلاق نمی دهند.
وی با بیان این که 73درصد از طلاق های ثبت شده به درخواست زنان بوده است گفت: بسیاری از زوجین با این باور که تولد فرزند باعث استحکام بخشیدن به خانواده هاست، با وجود مشکلات فراوان و تفاهم نداشتن با یکدیگر دست به فرزندآوری می زنند. چنین تفکری باعث می شود دوام زندگی چنین خانواده هایی برای 10 تا 15 سال حفظ شود ولی به محض بزرگ شدن فرزندان، نبود تفاهم و وجود تفاوت های فرهنگی و اجتماعی بین زوجین نمود می یابد. به همین دلیل یکی دیگر از سنین افزایش طلاق سن 35تا 40 سالگی و در خانواده هایی است که 15 سال از تشکیل شان می گذرد. وی توصیه کرد: پایه گذاری زندگی بر مبنای هم کفوی از نظر فرهنگی، اعتقادی و اجتماعی همراه با مداخله مستقیم و مشورت خانواد ه ها در مرحله انتخاب همسر می تواند در کاهش میزان بروز چنین آسیبی موثر باشد. ضمن این که پس از ازدواج نیز دوری گزیدن از چشم و هم چشمی از سوی زوجه می تواند نقش موثری در کاهش طلاق ها داشته باشد چون در صورت بالا بودن توقعات اقتصادی زن و ناتوانی مرد برای تحقق بخشیدن به این توقعات، تعداد طلاق افزایش می یابد و بنیان خانواده ها سست می شود.هم چنین بنا به آمار ثبت احوال تعداد طلاق های ثبت شده در 5 سال اول زندگی در سال 30،83هزار و 60 مورد، در سال 84 با افزایش 53درصدی نسبت به سال قبل 46هزار و 211، در سال 85 با افزایش 11 درصدی 51هزار و 646مورد، در سال 86 با افزایش 5 درصدی 54 هزار و 655 مورد، در سال 87 با افزایش 27درصدی 69هزار و 905 مورد و در سال 88 با کاهش 4.7 درصد 66هزار و 733 مورد، در سال 89 با افزایش 5 درصد 70هزار و 200 مورد و در سال 90، با افزایش 2درصد 71هزار و 684 مورد بوده است. بررسی آماری نشان می دهد که تعداد طلاق در 5 سال اول زندگی طی هشت سال (از سال 83 تا سال 90 ) 138 درصد افزایش داشته است که نشان دهنده تزلزل بنیان خانواده به ویژه در سال های اولیه زندگی مشترک است.
.: Weblog Themes By Pichak :.